<-PostTitle->
موضوعات: <-PostCategory->
برچسب ها:
[ بازدید : <-PostHit-> ] [ امتیاز : <-PostVote-> ] [ نظر شما : <-PostVoteForm-> ]
ادامه مطلب
[ <-PostDate-> ] [ <-PostTime-> ] [ <-PostAuthor-> ]
[ ]
سـرانـگـشـتـان
« آيا انـسـان می پندارد کـه مـا هـرگـز استخـوانهای او را جـمع نخواهيم کرد؟ چرا! ما حتی می توانيم سرانگشتان او را نيز دوباره درست کنيم»!
(واژه بـنـان در اصـل به معنی: "تکيه گاه و چيزيکه بنوعی و بنحوی به آن تکـيه می شـود" است. در معنی دوم خود از جمله به: قـسـمـت داخلی سر انگـشـتـان، يعـنی هـمان قسمتی که در تصوير می بينيم اطلاق شده، به اعتبار اينکه "انـسان در کـارهـا و نشست و برخاست های خود به آنها تکيه می کند").
نکـتـه آيه: سرانگشتان وضعيت خاصی دارند:
سـر انـگـشـتـان هــر فــردی رسـم و نـمودار کاملا منحصر بفرد خود دارد. حتی دو نـفـر دو قـلـو را نمی توان يافت که نمودار سرانگشتان آنها نظير هم باشد (دوقـلوهای موسوم به "دوقـلوهای همسان" که از يک تخم درست می شوند نيز نمودار سرانگشتان آنها دقيقاً يکی نيست ولی تميز دادن آنها دقت و بررسی زيادی می خواهد). نمودار سرانگشتان از تولد تا وفات ثابت می ماند، و به هر چيزی دست زده شود اثر خود را بجا می گذارد، و قطر خطهای آن در مردان از زنان بزرگتر است.
اينکه قـرآن "دوباره سازی سرانگشتان" را مطرح می کند به اين معنی نيستکه آفرينش سرانگشتان سخت تر و پيچيده تر از اندامهای ديگر است، بلکه به اين معنی است که سرانگشتان چيزِ خاصی دارند و در آينده کشف میشود و آيه روشن می کند که قرآن سخن خداوند است. انسان در قرن نوزدهم به وضعيت سرانگشتان پی برد.
در این مطلب 15 شگفتی بدن انسان را به شما معرفی می کنیم که شاید بسیاری از آن بی خبر باشند:
1. نیاز به خواب
شاید بعضی اوقات بگویید که دارم از شدت خواب می میرم، اما به معنای کلمه توجه نداشته اید. شما بدون خوردن غذا تا هفته ها زنده می مانید، اما بعد از 11 روز نخوابیدن، برای همیشه به خواب خواهید رفت.
2. رشد ناخن ها
اگر ناخن های دست تان نسبت به ناخن پای شما خیلی زودتر رشد می کند این کاملا طبیعی است. ناخن هایی که بیشتر در معرض استفاده قرار می گیرند زودتر رشد می کنند. ناخن انگشت های بلندتر و دستی که با آن می نویسید بیشترین رشد را دارند. به طور میانگین ناخن ها در هر ماه به اندازه یک دهم اینچ رشد می کنند.
3. رنگ و تراکم مو
آیا می دانستید تراکم موی سر را از روی رنگ آن می شود تخمین زد؟ به طور میانگین هر انسان 100 هزار پیاز مو روی سرش دارد. هرکدام از این پیازهای مو در طول زندگی انسان قادر به تولید 20 تار مو می باشند. افرادی که موهای بلوند دارند از بیشترین میزان پیاز مو در مقایسه با دیگر رنگ ها سود می برند، در نتیجه این افراد موهای پرپشت تری خواهند داشت. تعداد میانگین پیاز مو برای موهای بلوند 146 هزار، برای موهای مشکی 110 هزار، برای موهای قهوه ای 100 هزار و در آخرین رده برای موهای قرمز 86 هزار عدد می باشد.
4. صدای خر و پف
بعد از سن 60 سالگی ، 60 درصد مردان و 40 درصد از خانم ها شروع به خر و پف خواهند کرد. صدای خر و پف می تواند تا حد کر کردن پیش برود. عموما صدای خر و پف 60 دسیبل است که یعنی به بلندی صدای صحبت کردن معمولی اما این صدا میتواند تا 80 دسیبل نیز پیش برود. 80 دسیبل یعنی صدای یک دریل بادی که در حال نفوذ به بتن است. صدای بالای 85 دسیبل برای گوش انسان بسیار مضر میباشد و ممکن است باعث کری شود.
5. مقدار بزاق
شما مایل به شنا در آب بزاق دهانتان نیستید، اما جالب است بدانید که هر شخص به طور میانگین در طول زندگی اش نزدیک به 24 هزار لیتر بزاق تولید می کند. این مقدار برای پرکردن دو استخر شنا کافیست.
6. مسیر خون
خون مسیر زیادی را در هر لحظه در بدنتان طی میکند. تقریبا نزدیک به 100 هزار کیلومتر مسیر خونی در بدن وجود دارد. قلب این عضو حیاتی و پرکار بدن روزانه دو هزار گالن خون (برابر با 7500 لیتر) را در این مسیرها پمپاژ می کند.
7. سرعت عطسه
هوایی که موقع عطسه کردن از دهان خارج میشود بالغ بر 160 کیلومتر در ساعت سرعت دارد. عطسه کردن فشار بسیار زیادی به بدن تحمیل میکند. محال است که بتوانید چشمان خود را هنگام عطسه باز نگه دارید.
8. بوی پا
منشا بوی پا غدد عرقی هستند. در یک جفت پا 500 هزار غده تولید عرق در حال فعالیت است که می توانند روزانه نیم لیتر عرق تولید کنند.
9. باکتری ها
در هر اینچ مربع از پوست بدن انسان نزدیک به 32 میلیون باکتری زندگی می کنند که بیشتر این باکتری ها بی ضرر هستند.
10. طول روده باریک
طول روده های باریک تقریبا 4 برابر بلندتر از قد متوسط انسان است. اگر روده های باریک به شکل کنونی خود نبودند، طول آن ها به 5 تا 7 متر می رسید.
11.حس بویایی
حس بویایی ما به قدرت حس بویایی سگ سانان نیست و فقط میتوانیم 50 هزار رایحه مختلف را به خاطر بسپاریم.
12.تغییرات معده
هر سه یا چهار روز یکبار تغییراتی در معده شما بوجود می آید. اسیدهای قوی که معده برای هضم غذا به کار می گیرد، باعث تاثیراتی روی خود آن نیز می شود. البته معده مکانیزمی برای جلوگیری از هضم کامل خود دارد.
13. تعداد استخوان ها
جالب است بدانید که کودک انسان تعداد بیشتری استخوان نسبت به یک فرد بزرگسال دارد. ما زندگی مان را با 350 استخوان شروع میکنیم، اما در طول دوره رشد تا سن بلوغ به علت پیوستن استخوان ها به یکدیگر این مقدار به 206 عدد استخوان کاهش پیدا میکند
14. پوست
انسان نیز مانند دیگر پستانداران هر لحظه در حال پوست انداختن است. طبق تحقیقات انسان در هر ساعت 600 هزار ذره از پوست خود را در فضا پراکنده میکند. این مقدار برابر 700 گرم پوست در هر سال می باشد. به صورت میانگین انسان در سن 70 سالگی تقریبا به میزان پنجاه کیلوگرم پوست اندازی کرده است.
15. اثر زبان
اثر خطوط و اشکال روی زبان درست همانند اثر انگشت عمل میکند. یعنی هر انسانی خطوطی کاملا منحصر به فرد روی زبانش دارد. از این رو اثر زبان میتواند به عنوان یکی از فاکتورهای تشخیص هویت مورد استفاده قرار بگیرد.
امیدوارم همیشه روزاتون سرشار ازبارون عشق ومحبت باشه.
چگونه میتوان دربرابر این همه نعمت خدادادی ناشکری کرد؟واقعا چرابا وجود این همه نعمت ناشکری میکنیم؟
طبیعت در قران
قرآن كريم همواره از طبيعت و شناخت آن سخن ميگويد: از آسمان، زمين، خورشيد، ماه، ستارگان، از ابرهاي بارانزا و ابرهاي غير بارانزا، ريزش فراوان آب از آسمان، رويش گياهان، زيباييهاي نور، جلوههاي گوناگون رنگ و وزش باد.
راستي چه وقتي ديدن طبيعت مفهوم ديگري پيدا ميكند و زيبايي وجذابي ديگر را فراهم ميسازد؟ در صورتي كه بدانيم در سراپرده طبيعت، دستي تدبير ميكند و براي اين نعمتها درجهت آسايش و رفاه انسان در كار است. قرآن كريم در آيات بسياري از تسخير طبيعت براي انسان توسط خدا خبر ميدهد مانند سوره ابراهيم /32 و 33، نحل /12 و 14، حج /65 و لقمان / 29، همچنين از رام كردن تمام آسمانها و زمين براي انسان خبر ميدهد: سوره لقمان /20 و جاثيه/12. اما مهم اين است كه بدانيم طبيعت چه اهميتي دارد و چه زيباييهايي ميآفريند و چگونه ميتوان از آن به گونهاي نيكو استفاده كرد و مهمتر اينكه بدانيم همه اين نعمتها نشانه خدا و با تدبير خدا هستند و هدفي براي آفرينش آنها وجود دارد و ما انسانها ناسپاسي نعمت نكنيم و به ستم از آن استفاده ننماييم . به همين دليل، در برخي آيات قرآن آمده است كه سفر كنيد و در زمين بگرديد و بنگريد چگونه خداوند آفرينش را آغاز كرده؛ سپس باز او جهان ديگري را پديد ميآورد. خداست كه بر هرچيز تواناست ( عنكبوت/20) .در قرآن كريم بيش از 750 آيه اشاره به ظواهر طبيعت ميكند ابعاد گوناگون جلوهها و زيباييهاي آن را يادآور ميشود. در اغلب اين آيات، ما را توصيه به مطالعه كتاب طبيعت و پندآموزي آن ميكند. بيگمان، هدف اين آيات، طرح علوم طبيعي و بيان قوانين آن نيست، هر چند به نكاتي اشاره دارد كه پس از قرنها اهميت و حساسيت آن شناخته شده و خبر از اين حقيقت ميدهد كه گوينده آن در اتصال به مبدأ الهي و آفريننده جهان است. آفرينندهاي كه از همه چيز خبر دارد و با آگاهي آنها را پديد آورده و براي ما رام كرده است. قرآن كتاب هدايت است و منظور از ذكر اين شگفتيها تدبر در موجودات طبيعي و توجه به نشانههاي آن در اصل خلقت است.
يكي از مسايلي كه همواره فكر بشررا به خود مشغول كرده، مساله حيات و چگونگي پيدايش آن در زمين است. در سير طبيعت ما به زندگي موجودات گوناگون برخورد ميكنيم و چگونگي حيات آنها براي ما شگفتانگيز است. قرآن كريم در چگونگي حيات آنها براي ما اشاره ميكند. مثلاً ميگويد: هرچيز زندهاي را از آب پديد آورديم ( انبياء/30) و يا به مناسبت آفرينش جهان ميگويد: اوست كه آسمانها و زمين را در شش دوره آفريده و قدرت استيلاي او بر آب بود ( هود /7) .
شگفتي طبيعت به تنوع وچگونگي موجودات است؛ موجوداتي كه از آب آفريده شدهاند، عدهاي بر روي شكم راه ميروند و پارهاي از آنها بر روي دو پا و برخي از آنها بر روي چهارپا . خدا هر چه بخواهد ميآفريند( نور/45) .
اهميت آب در طبيعت در قرآن جايگاه مهمي قرار دارد. در تعبيرات گوناگون به شكل توصيف درياها، رودخانهها، نهرها و ريزبارانها مطرح ميشود، اما آنچه در مرحله نخست جاي دارد و آن را مقدس ميكند اين است كه از آب پديد آمده وعرش خدا بر آب مستقر شده و در مرحله بعدي حيات انسان و سعادت و لذت زندگي هر جانداري در مجموع آفرينش، به آب وابسته است. قرآن در جايي، اين شگفتي و زيبايي و اهميت را چنين بيان ميكند: و اوست كه از آسمان، آبي فرود آورد، پس به وسيله آن از هرگونه گياه برآوريم.
و از آن گياه جوانه سبزي خارج ساختيم كه از آن دانههاي متراكمي برميآوريم و از شكوفه درخت خرما خوشههايي است نزديك به هم . و نيز از آب باران باغهايي از انگور و زيتون و انار همانند و غيرهمانند بيرون آورديم. به ميوه آن چون ثمر دهد و به طرز رسيدنش بنگريد، بيگمان در اينها براي مردمي كه ايمان ميآورند نشانههاست.( انعام/99 ).
يكي ديگر از نمايشهاي خدا درجهان كه قرآن از آن ياد ميكند، حيات دوباره طبيعت است، طبيعتي كه در فصل زمستان ميميرد و سبزي وشادابي خود را از دست ميدهد، اما در فصل بهار دوباره زنده شده وجان ديگر ميگيرد. قرآن اين رحمت الهي را با ريزش باران توصيف ميكند ( اعراف/57 ) يا در جاي ديگر ميگويد: خداوند بادها را ميفرستد كه ابرها را برانگيزند، آنگاه آن را به سوي سرزمين مرده ميرانيم تا زمين را پس از مرگش دوباره زنده كنيم. توصيف طبيعت و حيات دوباره آن يكي ا زنمونههاي ديگر شگفتيهاي طبيعت در قرآن است، اما جالب است بدانيم هدف اين توصيف مشهود، نشان دادن طبيعي حيات انسان پس ازمرگ است، به عبارت ديگر براي آن است كه چگونه پس از آنكه تمام جسم او پوسيد و متلاشي شد، دوباره زنده ميشود، همانگونه كه طبيعت زمين پس از پژمردگي و خزان ومرگ، دوباره حيات پيدا ميكند.
نمايشگاه ديگري از طبيعت ساكت، آرام و بيزبان كه در قرآن از آن سخن گفته ميشود، نمايشگاه آسمان، ماه و ستارگان و كهكشانها هستند. براي انسان فرصتهايي به دست ميآيد كه با تأمل به آسمان نگاه كند و از نگاه خود لذت ببرد. اين فرصت در شب در بيابانها كه نور شهرها كمتر وجود دارد و تلألؤ ميكند و تابلويي طبيعي و منظم از جهان آفرينش را به نمايش ميگذارد، بهتر فراهم ميشود . قرآن با تعبيرات گوناگون اين زيباييها را توصيف ميكند و مهمتر آنكه ما را به زاويههاي پنهان شگفتي جهان آفرينش رهنمون ميسازد: خدايي كه هفت آسمان را طبقه طبقه آفريد. در آفرينش آن بخشايشگر، هيچگونه اختلاف و تفاوت نميبيني. باز بنگر آيا خلل و نقصاني ميبيني (ملك/3 ). در آيهاي ديگر به جزئيات ديگري از آسمان و شگفتيهايش اشاره ميكند.
مگر نديدهايد كه چگونه خدا هفت آسمان را توبرتو آفريده است و ماه را در ميان آنها روشناييبخش گردانيده و خورشيد را چون چراغي قرار داده است( نوح/15).
قرآن بيشترين نكات را درباره زمين به عنوان بستر زندگي انسان مطرح كرده است. بيش از 450 آيه درباره زمين سخن ميگويد، اما مهمترين نكاتي كه به بحث ما مربوط ميشود، درباره امتيازات و امكانات زمين است. اينكه خداوند زمين را قابل روييدن آفريده تا بتوان از آن محصولي استخراج كرد (بقره/164،حجر/19)، بر اثر بارش باران و فرورفتن آن در زمين كه تبديل به چشمه هاي جوشان ميشود ( زمر/21)، زمين را كشيده و پهن آفريده است ( بقره/22، رعد/3)، زمين را گهواره قرار داده و راهها را در زمين ترسيم كرده است ( طه/53)، زمينه رستنيهاي گوناگون را فراهم ساخته ( همان) و اينكه ظاهر زمين خشكيده ديده ميشود ـ اما چون آب بر آن فرود برود به جنبش درميآيد و نمو ميكند و آمادگي هر نوع رستني در آن فراهم است ( حج/5 ) و دهها تعبير ديگري كه در توصيف زمين آمده و بيانگر ويژگيهاي زمين نسبت به ساير كرات ميباشد، اينها نمونههايي از توصيف طبيعت و زمين در قرآن به شمار ميروند.
از جمله موارد توصيف طبيعت در قرآن، توصيف رنگهاست. تنوعي كه حس كنجكاوي انسانها را بر ميانگيزد و به انسان گوشزد ميكند كه درباره علت پيدايش رنگها تأمل كند و از سوي ديگر نسبت به برخي از رنگها ميگويد: اين رنگ، براي بينندگان و تماشاگران ايجاد سرور ميكند( بقره/69). رنگ ها در طبيعت به دو بخش تقسيم ميشوند: رنگهايي كه حزنآورند و رنگهايي كه شاديآفرين هستند. قرآن به رنگهاي شاديبخش، اهميت ويژهاي ميدهد كه شگفتي همگان را برميانگيزد و انگيزهاي براي جلب توجه به وجود ميآورد مانند رنگ زرد، رنگ سبز و سفيد . مثلاً در اوصاف بهشتيان از رنگ سبز ياد ميكند كه بهشتيان بر پشتيهاي سبزرنگ تكيه زدهاند ( رحمن/76 ) يا از رنگ سفيد در توصيف نوشيدنيهاي اهل بهشت ياد ميكند: بيضاء لذة للشاربين. ( صافات/40 ) از تنوع رنگهاي ميوهها به عنوان يك نعمت ياد ميكند: آيا ندانستي كه خداوند از آسمان آبي فرو فرستاد . ما بدان آب ميوههايي با رنگهاي گوناگون خارج ساختيم و نيز از كوهها راهها و رگههاي سفيد، سرخ و به رنگهاي مختلف و گاه به رنگ كاملاً سياه پديدار نموديم. ( فاطر/27 ) واقعاً اين پرسش مطرح است كه اگر تمام اين ميوهها با طعم ومزههاي مختلف به يك رنگ بودند، جاذبهاي براي خوردن وجود نداشت و از آن لذتي ايجاد نميشد. خداوند اين تنوع رنگها را در طبيعت يكي از نعمتهاي الهي ميداند. اين شيوه از توصيف در طبيعت نسبت به ابرها، بادها، كوهها، دشت و بيابانها و سبزيها نيز صادق است. به عنوان نمونه ميتوان به آيات زير مراجعه كرد: سوره نبا/14، اعراف/57، نازعات/32 و فاطر/27.
جالب اينجاست كه يكي از محورهاي طبيعت، زمانها و مكانهاست. همانطور كه برخي از مكانها داراي زيبايي و جاذبه است، برخي مكانها در فرهنگ قرآن ارزشمند و مقدس و معنويت آفرين است مانند مسجدالاقصي، مسجدالحرام، كوه طور و محراب زكريا. همينطور از بعد معنوي برخي زمانها در طبيعت ارج و منزلتي خاص دارند و روحافزا هستند. اين زمانها، مانند مكانهاي لذتبخش، شادابي معنوي به ارمغان ميآورند و خداوند، رحمت و عنايت مخصوص در آن اوقات به انسانها دارد و به عنوان نمونه در قرآن از وقت سحر، صبحگاهان به عنوان زماني بس ارجمند ياد ميكند و ميفرمايد : در آن هنگام به عبادت و راز و نياز مشغول باشيد. كسي كه در اين زمان با خدا ارتباط پيدا كند از فرصتهاي ديگر بهتر و ارجمندتر است. زيرا اميد است كه پرودگار چنين شخصي را كه در اين ساعت بيدارميشود به عبادت و راز و نياز با خدا مشغول ميشود به مقامي ستوده برساند (اسراء/79 ) .
صبح و نسيم صبحگاهي يكي از بهترين اوقات طبيعت است كه براي ورزش و استشمام هواي آزاد استفاده ميشود، اما قرآن اين زمان را هم براي لذت معنوي و هم براي لذت مادي از بهترين فرصتها معرف ميكند. خوشا به حال آن انسانهايي كه به جاي خواب در اين زمان بيدارند و لذت بهرهگيري از صبح را به غفلت خواب جايگزين نميكنند.
مهمترين نكته، جهتگيري ذكر طبيعت در قرآن است. انسانها بويژه مخاطبان قرآن،كم و بيش طبيعت را ميشناختند، اما آنچه لازم بود كه آنها بدانند، جهت و سراپرده طبيعت است. مثلاً قرآن بارها به اين جهت از طبيعت ياد ميكند تا اثبات مانع كند و از پيچيدگيها وشگفتيهاي طبيعت به عنوان مظاهر خلق خدا ياد كند. به عنوان نمونه: سوره انعام آيه1 و احقاف /1-3.
البته گاهي در ابعاد دقيقتر زيباييهاي طبيعت بازگفته ميشود، مانند دلالت بر توحيد يا تنزيه خداوند ازداشتن فرزند ( انعام /100-101 ) يا داشتن نظم و پيوند. يا ذكر آنها توجه دادن به عظمت، قدرت، تدبير و رحمت و حكمت گستره علم الهي است.( زمر/7، فرقان/60-62، حج/61، انعام /63-64، نور/45) .
و جالبتر از همه اينها كه نشاندهنده تعادل و واقعگرايي قرآن ميباشد، تشويق به بهرهبرداري از طبيعت و استفاده از لذات حسي است ( انعام/142-144). به نظر من اين شيوه بيان از ويژگي در قرآن است كه به شكل معتدلي ما را در استفاده از طبيعت تشويق ميكند.
به همين دليل در جايي قرآن در خطاب به پيامبر ميگويد: بگو زيورهايي را كه خدا براي بندگانش پديد آورده و نيز روزيهاي پاكيزه را چه كسي حرام گردانيده؟ بگو اين نعمتها در زندگي دنيا براي كساني است كه ايمان آوردهاند ( اعراف/32).
نكته ديگر ذكر شگفتيهاي طبيعت در قرآن به اين جهت است كه از غرور و عجب و خودخواهي باز دارد و نور ايمان در دلها ايجاد شود. يا از رفتار گذشتهها عبرت بگيرد. گاهي قرآن با ذكر نمونهاي از طبيعت در جهت تربيت نفس و جلوگيري از غفلت او سخن ميگويد: مثلاً در آنجا كه از طوفان دريا و تلاطم كشتيها سخن ميگويد و اين حالت طبيعت را بيان ميكند از آن جهت كه انسان درحالت گشايش و وفور نعمت خدا را فراموش ميكند و به هنگام سختي و فشار به ياد پروردگار ميافتد؛ خدا اين حالت را در ضمن حادثهاي طبيعي ذكر ميكند:
او كسي است كه شما را در خشكي و دريا ميگرداند، تا وقتي كه دركشتي و در حالت آرامش هستيد كه با بادي خوش در حركت است، افرادي در اين حالت آرامش هستيد كه با بادي خوش درحركت است، افرادي در اين حالت شاد هستند. ( و از ياد خدا غافل )، اما بناگاه بادي سخت بر آنها وزد و موج از هر طرف بر ايشان تازد يقين كنند كه در محاصره افتادهاند، در آن حال خدا را پاكدلانه ميخوانند كه اگر ما را از اين ورطه برهاني، قطعاً از سپاسگزارانيم ( يونس/22).
اينها نمونههايي از اهداف ذكر طبيعت است، البته اهداف بسياري در ذكر طبيعت ميباشد كه به همين نمونهها بسنده شد، چنانكه مباحث ديگري در ذكر طبيعت مطرح است، مانند اسلوب قرآن در توصيف طبيعت، مقايسه ميان شيوه قران و شيوه كتابهاي مقدس، اعجاز علمي قرآن در بيان مسائل طبيعي و موضوعات ديگري كه هريك بحث مستقلي را ميطلبد.
وقتی گیلاس، با بند باریکش به درخت متصّل است،همه عوامل در جهت رشدش
در تلاشند...
باد، باعث طراوتش می شود
آب، باعث رشدش می شود
و آفتاب به آن، پختگی و طراوت می بخشد...
اما...
.
به محض پاره شدن آن بند و جدا شدن از درخت،
آب، باعث گندیدگی
باد، باعث پلاسیدگی
و آفتاب باعث پوسیدگی و از بین رفتن طراوتش می شود...
بنده بودن، یعنی بند به خدا بودن،که اگر این بند پاره شد، دیگر همه عوامل
در نابودی ما مؤثر خواهد بود...
پول، قدرت، شهرت، زیبایی و... تا بند به خداییم، برای رشد ما، مفید و بسیار
خوب است اما به محض جداشدن بند بندگی،همه آن عوامل باعث تباهی و
فسادمان می شود.
<-BlogTitle-><-BlogDescription-> |
<-PostTitle-><-PostContent->
موضوعات: <-PostCategory-> برچسب ها: [ بازدید : <-PostHit-> ] [ امتیاز : <-PostVote-> ] [ نظر شما : <-PostVoteForm-> ] ادامه مطلب [ <-PostDate-> ] [ <-PostTime-> ] [ <-PostAuthor-> ] [ ] عضویت در وبلاگ
ورود به وبلاگ
فراموشی رمز عبور
ویرایش مشخصات
ارسال مطلب جدید
|
|
[ طراح قالب : آوازک | Theme By : Avazak.ir ] |